ولایت پذیری در حماسه عاشورا
بسم الله الرحمن الرحیم
تنها حادثهای که با گذشت زمان درخشش بیشتری پیدا میکند به گونهای که هر وجدان بیدار متوجه میشود که با سایر حوادث تاریخی متفاوت است، عاشورا است.
هیچ حادثه ای زلالتر، خالصتر، و الگو پذیرتر از حادثه کربلا نیست و میتوان گفت نابترین و خالص ترین و در عین حال تاثیرگذارترین انقلاب تاریخ، کربلاست. چنانچه امام خمینی(ره) فرمودند: "ما هر چه داریم از محرم و صفر است" پس میتوان گفت که ریشه انقلاب ما نیز در حادثه کربلا نهفته است.
کربلا فرقان تاریخ است، کربلا پایان بخش همه حیرتها و ضلالتهاست. چنانچه در زیارت اربعین آمده است: «خدایا حسینعلیهالسلام جانش را تقدیم تو کرد تا بندگانت را از ضلالت و گمراهی برهاند.»
اگر حسینعلیهالسلام نبود واقعاً یزید و معاویه پیروز میدان بودند و اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم در اسلام اموی به انحلال رفته بود.
کربلا تجسم همه قرآن است. اگر قرآن عالیترین قانون است کربلا عالیترین اجرای آن است به گونهای که میتوان قرآن را در کربلا تفسیر کرد[1].
کربلا صحنه ولایت مداری و ولایت پذیری بود که نمود عینی آن در رفتار و گفتار عاشوراییان جلوهگر شده است.
در این مختصر کلام پیرامون ولایت پذیری اهل بیت علیهم السلام و صحابی برآنیم که گوشه ای از وقایع کربلا را برای خوانندگان بیان نماییم.
الف )ولایت پذیری پیش از حادثه
ولایت پذیری مسلم بن عقیل
وقتی نامهها و پیام های بسیاری از جانب کوفیان برای اباعبدلله علیهالسلام رسید و حضرت را برای حرکت به کوفه دعوت نمودند. حسین بن علی علیهالسلام پسر عموی خویش مسلم بن عقیل را با دو نفر دیگر روانه کوفه کرد تا در صورتیکه شرایط برای حضور حضرت مهیا باشد پس از نیاز سنجی به طرف کوفه حرکت کند[2].
نکته قابل تامل در پذیرش ولایت امام زمان توسط مسلم بن عقیل این است که ایشان امر مولای خویش را تا پای جان و با شهادت خویش لبیک می گوید.
هر چند طبری داستانی نقل میکند که نشان میدهد که مسلم بن عقیل به حسین بن علیعلیهالسلام نامه ای فرستادودر آن نوشته بود:... من ازمدینه با دونفرراهنماحرکت کردم این دوراهنماراه راگم کردند وتشنگی ما شدید شدوطولی نکشید آن دوفوت شدند ... ومن ازاین پیشامد فال بد زدم واگر موافقت فرمایید مرا معاف دارید.ولی باید گفت با توجه به شخصیتی که از مسلم بن عقیل می شناسیم وباداشتن آن همه امتیازاتی که موجب نمایندگی اواز طرف پیشوای الهی آن روزـ حسین ابن علی (علیه السلام )ـ شده بود این نقل طبری صحیح نیست[3].
ولایت پذیری بصریان
پس از آن که اباعبدلله علیهالسلام به بصریان نامه نوشت و آنها را برای یاری رساندن دین رسول خداصلیاللهعلیهوآلهوسلم دعوت کرد و از آنها خواست که هر چه زودتر موضع خویش را نسبت به حکومت اموی مشخص کنند. عده ای بخاطر ترس از سران بنی امیه نسبت به حضرت بی اعتنایی کردند اما کسانی هم بودند که قلبشان با یاد اهل بیت علیهم السلام می تپید. از جمله آنان یزید بن نبیط است که ایشان به ولایت امام زمان خویش لبیک گفته و به همراه دو فرزند خویش از بصره قصد پیوستن به کاروان عشق را می کند و موفق می شود خود را به این قافله برساند و در حالیکه ولایت امام زمان خویش را پذیرفته در روز عاشورا در رکاب مولای خویش به شهادت می رسد[4].
ب) ولایت پذیری حین حادثه
ولایت پذیری یاران اباعبدلله علیهالسلام ( شب عاشورا )
وقتی اباعبدلله علیهالسلام بیعت خویش را از گردن یاران برداشت و اذن داد هر جا که می خواهند بروند یاران باوفا هر یک عکس العملی نشان دادند که خود حاکی از عمق پذیرش ولایت امام زمان توسط ایشان دارد.
ابتدا عباس بن علی علیهالسلام پشتیبانی خویش را از امام خود اعلام نمود. آنگاه سایر افراد تبعیت نموده و فداکاری خویش را تا آخرین نفس نسبت به امام زمان خویش ابراز داشتند گویی هر یک در اهدای جان خویش گوی سبقت را از یکدیگر می ربایند. در میان صحابه ابتدا مسلم بن عوسجه برخاسته و فرمود: اگر بدانم کشته می شوم آنگاه زنده می شوم باز سوخته می شوم و تا هفتاد مرتبه چنین می شوم دست از شما بر نمی دارم تا در برابر شما کشته شوم بعد زهیر بن قین بلند شد و به عرض رسانید به خدا سوگند دوست می داشتم کشته شوم پس زنده شوم و به همین کیفیت تا هزار مرتبه آنگاه آسیب دشمن از تو و خاندانت به دور باشد. پس امام حسین علیهالسلام با نیروی ولایت و علم الهی تصرفی نمود و جایگاه آنان در بهشت را به ایشان نشان داد به همین جهت در روز عاشورا یاران توجهی به نیزه و شمشیر دشمن نداشتند و احساس درد و الم ننموده و دشمن را سخت در شگفت قرار دادند به گونه ای که در رفتن به میدان از یکدیگر سبقت می گرفتند.
عشق بازی کار هر شیاد نیست این شکار دام هر صیاد نیست
عاشقی را قابلیت لازم است مرد عاشق را حقیقت لازم است[5]
ولایت پذیری یاران اباعبدلله علیهالسلام (صحنه ظهر عاشورا)
پس از اینکه یاران وقت نماز ظهر را به حضرت یادآوری کردند حضرت نیز در حق آنان دعا فرمودو چون حضرت قصد اقامه نماز نمودند سعید بن عبدلله و زهیر بن قین با امر امام خود را به عنوان سپر امام قرار دادند تا مبادا تیر خصم بر او اصابت کند و از امام زمان خویش شرمنده شوند[6].
درسی که می توان آموخت:می بینیم که این فدایی امام زمان برای محافظت از جان مولای خویش، خود را فدای او می کند.
ولایت پذیری یاران اباعبدلله علیهالسلام ( عمرو بن جناده و مادر بزرگوارشان )
پس از اینکه عمرو برای میدان رفتن از مولای خویش اذن طلبید وارد معرکه نبرد شد و شروع به جنگیدن کرد مادر عمرو در کنار میدان ایستاده و فرزندش را تشویق می کرد لحظاتی نگذشته بود ک مادر عمرو دید چیزی مقابلش افتاد متوجه شد که سر پسرش است. سر را به دست گرفت و به طرف میدان رفت و با آن سر می جنگید که امام حسین علیهالسلام امر کرد آن زن را برگردانند و به امر امام مادر عمرو بازگشت[7].
درسی که میتوان آموخت: این است که چه بسا اگر امر امام نمی بود مادر عمرو همانند همسر عبدلله بن عمیر کلبی وارد میدان نبرد می شد و او نیز به شهادت می رسید اما می بینیم که این زن به امر امام زمان خویش دست از میدان کشید و شاید علت اینکه امام امر به باز گرداندن ما در عمرو بن جناده کرد این باشد که این زن در صبح عاشورا نظاره گر شهادت شوهر خویش "جناده بن کعب انصاری" بوده و حضرت اباعبدلله علیهالسلام میخواست که به گونه ای از شدت الم او از حادثه صبح بکاهد.
ولایت پذیری اهل بیت( عباس بن علی علیهالسلام)
اگر به رفتار و گفتار صحابی و اهل بیت اباعبدلله علیهالسلامدر قیام عاشورا توجه کنیم می بینیم که در میان اهل بیت پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم تنها شخصیتی که در عین حال بیشترین قرابت را به اباعبدلله علیهالسلامداشته ولی از ارائه جزئی ترین پیشنهاد ها و خط مشی ها به امام زمان خویش امتناع ورزیده اباالفضل العباس علیهالسلام است که می توان گفت ایشان برخلاف محمد بن حنفیه، ابن عباس، عبدلله بن جعفر، ام سلمه و...... مطیع محض امر ولایی امام زمان خویش است نمونه های زیادی از ولایت پذیری را در رفتار وگفتار عباس بن علی علیهالسلام میتوان مشاهده کرد.
1- عصر روز نهم محرم، زمانی که شهر به لشگریان خود امر کرد تا به سوی خیمه آل رسولصلیاللهعلیهوآلهوسلم حمله کنند، اباالفضل علیهالسلام به همراه بیست نفر از یاران به امر برادر خویش رهسپار میدان شده تا از تحرکات دشمن اطلاع یابند دشمن گفت: امر امیر است که یا به فرمانش درآئید یا آماده جنگ شوید. حضرت عباس علیهالسلام از یاران همراه خویش خواست که شتاب نکنند و آن قوم را موعظه کنند تا او به سوی اباعبدلله علیهالسلام بازگردد و از امام کسب تکلیف نماید.
درسی که میتوان گرفت: اولا: حضرت عباس علیهالسلام بدون هیچ گونه امتناعی امر ولای امام زمان خویش را لبیک گفت. ثانیا: وقتی در برابر سپاه دشمن قرار گرفت در برابر آنها خود سرانه و با شتاب عمل نکرد بلکه به سپاهیان خودی فرمود که در مبارزه شتاب نکرده و قوم را موعظه کنند تا او از امام زمان خویش کسب تکلیف کند.
2- ولایت پذیری دیگر عباس علیهالسلام در شب نهم و ردّ امان نامهای بود که شمر آورد؛ وقتی که شمر در برابر خیام ایستاد و فریاد زد: پسران خواهران ما کجایند؟ عباسعلیهالسلام و برادرانش عمداً پاسخ ندادند اباعبدلله فرمود علیهالسلام اگر چه او فاسق است ولی پاسخش را بدهید.
پرسیدند که ای شمر چه می خواهی؟ گفت شما در امن و امان هستید عباس علیهالسلام فرمود خداوند تو و امان نامهات را لعنت کند تو به ما امنیت میدهی و حال اینکه فرزند رسول خدا در امن و امان نباشد.
درسی که میتوان آموخت: عباسعلیهالسلام به حق به وعده خود در ولایت پذیری امام زمان خویش وفادار بود و به همگان راه و رسم مردانگی و وفا را آموخت[8].
ولایت پذیری اهل بیت (علی اکبر علیهالسلام)
1- وقتی در روز عاشورا امان نامه سپاه ابن سعد را با بیاعتنایی رد کرد حملات پیدرپی خود را با این اشعار آغاز کرد:
انا علی ابن حسین بن علی نحن و بیت الله اولی باالنبی
تا الله لا علیکم فینا بن الدعی اضرب با السیف احامی عن ابی
درسی که در مصرع چهارم این شعر حماسی میتوان آموخت:
هر چند علی اکبرعلیهالسلام اعلام نمود که از پدرش که در واقع امام زمان اوست حمایت خواهد کرد که باید گفت این حمایت خود بیانگر پذیرش ولایت الهی است که به پدر بزرگوارش داده شده لذا ایشان جهاد خود را نیز لبیک گفتن به ولایت الهی پدر گرامیشان میداند.
2- نخستین یاور اباعبدلله علیهالسلام از اهل بیت علی اکبرعلیهالسلام است. پس از ظهر بود که با شهادت یاران امام حسین علیهالسلام ، علی اکبر علیهالسلام با همگان وداع کرد. در این هنگام اهل حرم و همه بستگان دور تا دور او را گرفته و میگفتند: «ارحم غربتنا لا طاقه لنا علی فراقک» علی اکبر علیهالسلام میدید که امام زمان او از هر طرف تحت فشار قرار گرفته و دشمن برای ریختن خون پاک او اجتماع کردهاند بدین سبب به زنها و گفتههای ایشان چندان توجهی نداشت و آخر الامر با اجازه پدر بزرگوار به میدان جهاد رفت[9].
زنان منبع عواطف و احساسات هستند اما در انجام وظایف شرعی هرگز احساسات ملاک نیست، و انسان باید به سوی انجام دادن وظیفه و تکلیف الهی خود با استقامت و بردباری گام بردارد. علیاکبرعلیهالسلام در شرایطی که امام زمان خویش را تنها و بی یاور میدید در برابر احساسات اطرافیانش زانو نزد و در حمایت بیدریغ از امام زمانش دست برنداشت.
منابع:
1. آقا تهرانی ،مرتضی ـ یاران شیدایی حسین بن علی علیهالسلام، چاپ دوم ، زمستان 85، موسسه فرهنگی ولاء منتظر
2. طبسی ، شیخ نجم الدین ، مترجم عبدالحسین بینش ـ با کاروان حسینیاز مدینه تا مدینه، ج2 ، چاپ اول پائیز 81، پژوهشکده تحقیقات اسلامی
3. رضوی ، سید حسین ـ هیجان انگیز ترین پدیده تاریخ به اراده نیرومند حسین بن علی علیهالسلام
4. نظری منفرد،علی- قصه کربلا ، چاپ سیزهم 1384، انتشارات سرور
[1] سنگری ، محمدرضا ـ تقریرات جلسات هفتگی راویان کربلا دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 1385
[2] رضوی ،سیدحسین ـ هیجان انگیزترین پدیده تاریخ را به اراده نیرومند حسین علیهالسلام ص 86
[3] طبسی ، شیخ نجم الدین ، مترجم عبدالحسین بینش ـ با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه – ج2 – ص 51
[4] نظری منفرد،علی- قصه کربلا،ص 88
[5] رضوی ، سید حسین هیجان انگیز ترین پدیده تاریخ به اراده نیزومند حسین بن علی علیهالسلام – ص170
[6] نظری منفرد،علی- قصه کربلا، ص129
[7] آقا تهرانی ،مرتضی ـ یاران شیدایی حسین بن علی علیهالسلام ص 129
[9] آقا تهرانی ،مرتضی ـ یاران شیدایی حسین بن علی علیهالسلام ص247